این یک ترانه نیست
کانون زنان ایرانی
ترجمه و تنظیم :هلیا عسگری*
این مقاله، ترجمه بخشی از پایان نامه الکساندرا گودکوا، دانشجوی دکترای رسانه در دانشگاه وین، تحت عنوان ” بازنمایی کنش های فمینیستی اروپای شرقی در رسانه” است که به بررسی چگونگی پوشش رسانه ای فعالیتهای گروه فمن و پوسی رایت می پردازد.
پوسی رایت؛ گروه فمینیست پانک راک اعتراضی
پوسی رایت (Pussy riot) یک گروه موسیقی پانک 1* و فمینیست است که در سال 2011 با اعضایی که همگی نام مستعار داشتند فعالیت خود را در مسکو آغاز کرد. اعضای این گروه همیشه حتی در زمانی که هوا یخبندان است پیراهنهای روشن و ساقهای رنگی میپوشند و چه در زمان اجرای برنامه و چه زمان مصاحبه با رسانههای مختلف، کلاههای نقابی بافتنی بر سر دارند که تنها چشمها و لبهایشان معلوم است.
برنامههای آنها در ایستگاه مترو مسکو، سقف ترامواها، بازداشتگاه اداره پلیس، میدان سرخ و کلیسای جامع مسیح نجات دهنده همگی به صورت غیرقانونی اجرا میشود که از نظر اعضای گروه این غیرقانونی بودن یک شرط مهم و بخشی اساسی در خلاقانه بودن فعالیتهای آنهاست.
آنها خود را بخشی از موج سوم فمینیسم با دیدگاه چپ ضد دیکتاتوری میدانند که هدفشان برابری و آزادی جنسیتی، برکناری ولادیمیر پوتین، مبارزه برعلیه تحریف انتخابات سال 2011، مبارزه علیه تفکرات و پروپاگاندای ضد دگرجنسگرایی و همجنسگرایی و همچنین قوانین محدود کننده سقط جنین است.
به اعتقاد آنها پوتین سمبل دیدگاه مردسالارانه و تبعیض جنسیتی است که بارها به جایگاه منفعل زنان نسبت به مردان تاکید کرده و اصلیترین کار زنان را به دنیا آوردن بچه ونگهداری از آن میداند.
در میان عقاید فمنیستها آنها معتقد به ایدئولوژی سیمون دوبوار 2*، آندریا دورکین 3*، امیلین پنکهوست 4*، شولامیث فایراستون 5*، کیت میلت 6*، رزی برایدوتی 7* و جودیت باتلر 8* هستند.
متن آهنگها توسط خود اعضای گروه نوشته میشود که محوریت آنها درباره زنانی که برای حق رأی تلاش کردند، امیلین پنکهرست و طرفدارانش، زنان عضو سازمان نظامی حزب سوسیالیست انقلابی، هنرمند روسی استپانوا 9*، موخینا 10*، نینا هاکن 11*، اورلان 12*، سارالوکاس 13*، گریلا گرلز 14* و والری سولاناس 15* به عنوان پشتیبانان فمینیسم و تاریخ هنر است.
در سال 2011، اعضای گروه که پیشتر در تظاهرات و فعالیتهای سیاسی، فمینیستی و حقوق اقلیتهای جنسی فعالیت داشتند، به فکر تشکیل یک گروه فمینیستی مدرن افتادند: « برای ما آشکار بود که روسیه فاقد فعالیتهای مهم و جنجال برانگیز گروههای پانک- فمینیست است که شهروندان را برای مشارکت در اعتراضات مدنی و توسعه فرهنگی آگاه و راغب کند. ما میخواستیم چنین گروهی را در روسیه راه اندازی کنیم که در نهایت منجر به تشکیل پوسی رایت شد.”
عنوان پوسی رایت بر اساس گفتههای اعضای گروه برگرفته از گروه رایت گررررل riot Grrrl یک جنبش فمینستی زیرزمینی پانک- راک آمریکایی در دهه 1990 است.
اما در کل عنوان «رایت riot »در فرهنگ اعتراضی به یک نافرمانی مدنی اطلاق میشود که این امکان را به شهروندان یک جامعه میدهد که بر سیاستهایی که توسط دیکتاتورها اعمال میشود نقش فعال داشته و تاثیرگذار باشند. رایت یک روش اعتراضی رادیکال همراه با ایجاد اختلال و آشوب بر علیه دیکتاتوری حاکم است.
علت استفاده از این اصطلاح برای گروه قابل درک و پیش بینی است. چنانکه بسیاری از اعضای گروه طرفدار دیدگاه چپ، برخی آنارشیست و عده ای نیز لیبرالیست چپ هستند. ایده آل سیاسی آنها گسترش جامعه مدنی و نقش مردم درجامعه است، جایی که مردم نسبت به حقوق و منافع خود آگاه باشند و توانایی و قدرت تاثیرگذاری در پروسه قانون گذاری داشته باشند و بتوانند از حقوق خود دفاع کنند. از نظر آنها تصمیمات سیاسی بستگی به قوانین تعریف شده از طرف جامعه مدنی هر کشوری دارد و مهمترین اصل رد اعمال قدرت عمودی از بالا به پایین و گسترش فعالیتهای سیاسی اجتماعی افقی است. حقوق افراد باید به رسمیت شناخته شود و همه افراد حق برابر برای مشارکت و نقش فعال در سیاست داخلی کشور را داشته باشند.
از نظر آنها تعصب و تفکرات نهادینه شده درباره تبعیض جنسیتی و همچنین قوانین و عرفهای سکسیستی زندگی انسانها را مخصوصاً زنان را در روسیه محدود کرده است و فرهنگ جامعه به قدری پایین نگه داشته شده است که تاب انتقاد و تغییر را ندارد.
آنها اولین قدم برای تغییر در کشور و رسیدن به یک جامعه دموکرات را، تغییر در قوه قضاییه میدانند و معتقد هستند که رسیدن به دموکراسی بدون قوه قضاییه مستقل غیرممکن است. آنها اصلاحات در سیستم آموزشی کشور و عدم نفوذ کلیسا را در آن، بسیار ضروری میدانند. همچنین آنها قانون ضد سقط جنین که آن را، هم بی توجهی به سلامت زنان و هم عدم حق آنها بر بدنشان میدانند، نقد میکنند و آن را ترویج نوعی خشونت خانگی میدانند.
پوسی رایت هدف خود را از بین بردن این تفکرات و محدودیتها با زبان موسیقی وترانه میداند.
گروه در ابتدا متشکل از پنج عضو دائمی بودکه بعد عده ای دیگر به آن ملحق شدند. تمام تلاش آنها تشکیل یک گروه اعتراضی بر پایه اصول غیر دیکتاتوری بود. در واقع شاخصههای اصلی آنها گمنامی، خلاقیت و غیر پیش بینی بودن و همچنین فقدان رهبری بود.
درکل پوسی رایت براساس ساختار تعریف شدهاش یک گروه موسیقی کلاسیک نیست. او توانایی و قابلیت دارد که در هر مکانی وارد صحنه شود و برنامه خود را اجرا کند.
ساختار آنها یک ساختار شبکه ای افقی است که همه در آن برابر هستند و ورود برای هرکسی که تمایل دارد فعالیت کند آزاد است. هرکسی با هر توانایی که دارد میتواند به گروه کمک کند.
آنچنان که گفته شد چه در زمان اجرا چه در زمان مصاحبه اعضای گروه سر و صورت خود را میپوشانند و تنها چشمان و دهانشان مشخص است. یک ماسک مخصوص که از یک طرف هم هویت آنها را پنهان میکند و از طرف دیگر به آنها اجازه میدهد که جنسیت خود را در یک اثر هنری به نمایش نگذارند. اعضای گروه معتقدند که «هدف ما نشان دادن خود به عنوان یک زن نیست. برای ما مهم است که نظرها را به سمت حرفی که میخواهیم بزنیم و اعتراض خود جلب کنیم.”
پوشاندن چهره به آنها کمک میکند که تماشاگران به یک نفر خاص و یه یک چهره خیره نشوند و این اجازه را به آنها نیز میدهد که در زمان اجرا قادر باشند مدام جایشان را با هم عوض کنند و تشخیص آنها را ناممکن سازد.
بنابراین چهرههای اعضای گروه همواره زیر ماسک پنهان بود و همچنین نام مستعار آنها گفته میشد. به باور آنها گمنامی آنها را از سختیها و زیانهای ناشی از شهرت شخصی دور میکند.
همچنین صحبت کردن از زندگی شخصی و سابقه و گذشته اشان و اینکه چه کسی هستند از نظر آنها بسیار بی معنی است. تنها ایده و محتوای کار آنهاست که اهمیت دارد.
«ما آدمها را ترویج نمیکنیم، هدف ما صرفاً ترویج شکل فرهنگی انتخاب شده و جهت سیاسی مورد نظرمان است که آن را در موسیقی خود میاوریم و اجرا میکنیم. همه فعالیتها و حضور ما صرفاً یک عمل و نطق اعتراضی است و نه چیز دیگر.»
از نظر یک متخصص فرهنگ اوکراینی، نادژدا پارفان”، فعالیت پوسی رایت را نمیتوان در قالب موسیقی پانک معرفی کرد بلکه از نظر او فعالیت آنها یک اجرای سیاسی- فمینیستی است.
«دیویدروف» منتقد هنری در حالیکه بر پیشینه نظری بسیار قوی و بالای اعضای گروه تاکید میکند اما معتقد است از نظر بعد هنری، نحوه اجرای بد آهنگها باعث تنزل بعد مدنی آن میشود و هیچ مجالی را برای گسترش و تحت تأثیر قراردادن مخاطبان برای مطرح کردن موارد پیچده تر ندارد.
پیتر ساوودنیک، نویسنده بیزینس ویک حس موجود در این گروه را یک حس پرانرژی از گروه موسیقی راک آمریکایی رامونز 16* میداند.
آرتمی تروتسکی منتقد موسیقی میگوید:« به دلیل نوع فعالیت اعتراضی این گروه، پوسی رایت را میتوان از نظر نوع اجراهایشان و مشارکت در فعالیتهای سیاسی نزدیک به گروه آمریکایی MC5”17* دانست.»
از نظر آندره یروفیو در حالیکه مردان در فعالیتهای سیاسی پرچم به دست میگیرند و با مشتی گره کرده فریاد میزنند و شعار میدهند، زنان از طریق هنر اعتراض خود را نشان میدهند.
دوران فعالیت پوسی رایت 5 ماه طول کشید. اولین اجرا در اکتبر (مهر) 2011، اولین ویدیویی که منتشر کردند در نوامبر (آبان)، دستگیری سه تن از اعضای گروه در اوایل ماه مارچ (اسفند) و سپس توقف فیلمبرداری ویدیو جدید گروه که البته توسط خود اعضا انجام شد.
در طول این مدت، پوسی رایت توانست حدود بیست اجرا در اماکن مختلف مسکو اجرا کند و همچنین پنج ویدیو از کارهای آلبوم سکسیست را بکش” را ضبط و منتشر کند.
در اکتبر 2011 پوسی رایت به طور رسمی خود را معرفی کرد و در ایستگاه مترو مسکو و سقف ترامواها برنامه خود را اجرا کرد و تمامی این اجراها ضبط و تدوین و اولین ویدیو در هفتم نوامبر در یوتیوب پخش شد. این ویدیو بالای 180 هزار بیننده داشت، انرژی و شوری که در آن بود موجب شد که بیشترجنبه شاد و مفرح داشته و از این حیث نظر مخاطبان را جلب کند اما از نظر کارشناسان و بسیاری از مردم ازنظر محتوا متمایز نبود. در این ویدیو از سمبلهای فمینیستی استفاده شده بود و به طور مشخص تر پرچم بنفشی که رویش نماد ونوس (نماد جنس مؤنث) حک شده بود که درون آن مشتی گره کرده نمایان بود. ایده ای که بسیار مبتکرانه و بدیع بود.
سری دوم اجراهای آنها در مراکز لوکس مسکو مانند بوتیکها، فشن شوها و سالنهای مد بود و در اول دسامبر، قبل از انتخابات دوما، پوسی رایت دومین کلیپ خود را با مضمون تغییرات رادیکال در روسیه منتشر کرد.
اجراهای دیگری در مناطق مختلف شهر به صورت غیرقانونی برگزار شد که تمامی آنها دستمایه ویدیوهای دیگر این گروه شد که تنها در فضای مجازی منتشر میشد.
آخرین اجرای آنها در 21 فوریه 2012 بالغ بر یک میلیون و دویست و شصت هزار بازدیدکننده داشت؛ یک آهنگ پانک- راک در محراب کلیسای جامع ارتدوکس مسکو با عنوان «ای مریم مقدس، پوتین را خودت بیرون بینداز»، که در نهایت منجر به دستگیری سه تن از اعضای گروه به اتهام توهین به مقدسات، اوباش گری با انگیزههای ضد دینی و شعار علیه ولادیمیر پوتین شد و بر طبق نظر دادگاه به دوسال حبس محکوم شدند.
براساس تحقیقی که توسط سازمان نیوزافکتور” انجام شد، 86 درصد رسانه های جمعی دنیا درباره پوسی رایت و حکم آنها صحبت کردند و مقالات علمی گوناگونی با رویکردهای مختلف درباره نوع فعالیتهای این گروه نوشته شد.
به غیر از رسانهها که به آن پرداخته خواهد شد، اجرای آخر گروه و حکم داده شده به آنها بازخوردهای متفاوتی را در میان مردم داشت. از نظربسیاری از مردم حکم زندان بسیار سنگین بود و تنها جریمه میتوانست بهترین مجازات برای این گروه باشد. اما به اعتقاد برخی دیگر فعالیت آنها توهین به مقدسات است. آنها معتقد بودند که پوسی رایت اعتراض سیاسی دارد، پس بهتر بود که جلوی مجلس دوما و یا میدان سرخ اعتراض میکرد نه در محراب کلیسا. نظرسنجیها نشان داد که مردم روسیه به شیوه ای که این گروه برای بیان اعتراض خود انتخاب کرده بودند انتقاد دارند و معتقد به مجازات این گروه هستند اما با حکم زندان آنها نیز به شدت مخالفاند.
البته اعتراض به حکم دادگاه به سرعت از مرزهای روسیه گذشت و بسیاری از کشورها به حمایت از اعضای گروه پرداختند.
رسانههای رسمی روسیه پس از این ماجرا به این گروه با عناوینی مانند فتنه انگیزی”، میهن فروشان”، به سخره کشیدن کشور”، جنبش منزجر کننده”، توطئه”و بزهکاران” حمله کردند.
بسیاری از رسانهها اما چنین دیدگاهی نداشتند، به طور مثال آندرس کیویراک” در مقاله خود در روزنامه Eesti parvaleht” که یک روزنامه در استونیاست، تاکید میکند که هیچ چیز در این موسیقی و عملکرد گروه را نمیتوان بی حرمتی به مقدسات تلقی کرد. او میگوید: اسقف روسیه، پوتین را باور دارد. ما در اینجا با یک دین دیگر سرو کار داریم، دین پس از اسقف کریل یکم، به گونه ای که پوسی رایت نیز در همان اجرای خود در کلیسای جامع مسکو میگوید: بهتر از به جای هرچیزی به مسیح اعتقاد داشته باشی. به نظر من مسیحیان واقعی قطعاً با عملکرد و اجرای این گروه دچار هیچ مشکلی نخواهند شد”.
روزنامه اصولگرای آلمانی فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ” که از روزنامههای معتبر و پرتیراژ آلمانی زبان در سراسر کشور است، عملکرد پوسی رایت را با این چشم انداز بررسی میکند: برآورده کردن آرزوی شهرت با شوکه کردن مردم.
مورتیز گوتمن” نویسنده مقاله میگوید:” بسیار غیر قابل قبول و نگاه تک بعدی است اگر این موضوع را صرفاً در قالب کشمکشهای سیاسی در نظر بگیریم”. از نظر او اعضای این گروه برای رسیدن به شهرت و به رسمیت شناساندن خود، هنجارهای به رسمیت شناخته شده روسیه را زیر پا گذاشتند.
وی نیت صادقانه اعضای گروه را زیر سؤال میبرد و معتقد است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه همواره فاقد ایدئولوژی واقعی و حقیقی است و تنها معنویات است که از کلیسا و آموزههای آن باقی مانده است و اعضای این گروه به احساسات معتقدان به اصول دینی و مذهبی توهین کرده و نامش را جسارت گذاشتند.
بسیاری دیگر از رسانهها چه در مرزهای روسیه و چه خارج از آن به رویکرد نشریات انتقاد کردند؛ گزارشگر روزنامه فرانسوی agora vox” در مقاله خود تحت عنوان مورد پوسی رایت. روزنامههای معمولی” مینویسد: خانمها، آقایان، روزنامه نگاران…. استدعا میکنم در عناوین خود برای تحلیل عملکرد و حکم پوسی رایت از”گولاگ 18* برای ترانه استفاده نکنید حتی اگر بسیار عالی به نظر برسد و خیلی هم خوب فروش کند. طوری ننویسیم مثل اینکه حکم داده شده، بیشتر از اجرای کنسرت بداهه در کلیسا قابل تأسف جلوه کند.”
دیلی میل” نیز همچنین حکم داده شده از طرف دادگاه را با احکام و قوانین بسیاری از کشورهای اروپایی مطابق میداند.
مجله فرانسوی Nouvel observatur” یک موقعیت مشابه را ترسیم میکند. او خوانندگان خود را به قضاوت دعوت کرده و از آنها میپرسد، فکر کنید یک چنین اتفاقی در یکی از کلیساهای پاریس رخ میداد. شما چه میکردید؟ . او دو رویکرد خوب و بد مطلق را نسبت به حکم داده شده به پوسی رایت را نقد میکند و معتقد است مطلق گرایی امکان ارائه یک تحلیل عمیق و اساسی را نسبت به یک جنبش در شرایط و وضعیت حاکم از ما میگیرد.
نیویورک تایمز نیز رویکرد رسانههای غربی را بسیار منفی و تک بعدی میداند.
مجله آمریکایی آتلانتیک تمرکز خود را بر روی کمپینهای حمایتی از پوسی رایت میگذارد و عملکرد آنها را کاملاً غیرسازنده میداند« مردم در کشورهای مختلف از کسانی که از حقوق خود حرف میزنند و از ظلمی که به آنها میشود، با اشتیاق طرفداری میکنند، اما اشتیاق و هیجان آنها باعث شد تا وقتی، برای بررسی عملکرد خود گروه پوسی رایت پیدا نکنند و از این حرف نزنند که آیا این گروه پانک روسی روش مناسبی را برای فعالیت خود انتخاب کرده است یا خیر؟”
بسیاری از نشریات دیگر نیز به صورت همزمان در مورد روش نامناسب پوسی رایت نوشتند.
لنوول ابرواتوار” میپرسد:” چه اتفاقی برای این گروه میافتاد اگر یک کنسرت ممنوعه در کلیسای نوتردام یا کلیساهای دیگر، در یک کنیسه و یا یک مسجد اجرا میکردند؟”
گاردین اضافه میکند که پس از این ماجرا، تمام دنیا در برابر سیستم قضایی روسیه ایستادهاند و آن را نقد میکنند، و صد البته که حکم داده شده به اعضای گروه بسیار سختگیرانه و شگفت انگیز است. در هر صورت برای من جالب است اگر بدانم مسئولین و شهروندان انگلیس چه واکنشی را نشان میدهند اگر متوجه شوند که گروهی از جوانان خلاق در محراب کلیسای جامع سنت پل میرقصند و به ملکه انگلیس فحاشی میکنند؟”
و وب سایت خبری فرانسه اتلانتیکو” میپرسد: اگر پوسی رایت برنامه ای مشابه را در کنیسه اورشلیم و یا مسجد استانبول ترتیب میداد، مردم و مسئولین خواستار مجازات برای دختران بودند؟”
منتقدان باور دارند که کمپینهای حمایت از پوسی رایت و توده مردم در کشورهای غربی میتوانستند به جای اینکه خود را در جای نهادهای قدرت در روسیه بگذارند وعملکرد سیستم قضایی را ارزیابی کنند، به تحلیل عملکرد گروه نیز میپرداختند.
با وجود اینکه آرمانها و حرف گروه پوسی رایت بعد از اجرایی که در کلیسا داشت و بازداشت اعضای آن بسیار کمرنگ شد و بیشتر حرفها و تحلیلها درباره بازداشت آنها و حکم داده شده بود، اما نمیتوان عملکرد فمینیستی گروه را نیز نادیده گرفت.
پوسی رایت توانست در همان مدت کوتاه دوباره فمینیسم را به رسانههای همگانی برگرداند و شاید بتوان گفت معرفی کند.
«نادژدا نارتووا» فعال فمینیستی روسیه در حوزه برابریهای جنسیتی میگوید:« اول باید بگویم که من پوسی رایت را یک گروه فمینیستی می دانم، با اینکه روشهایی که آنها برای کار خود انتخاب کردند منطبق بر روشهای من نیست اما این دلیل آن نمیشود که فمینیست بودن آنها را زیر سؤال ببریم. به نظر من این بحث دائمی که مرزها کجاست؟ چه کسی فمینیست است و چه کسی نیست؟ و امثال آن، هیچ کمکی به پیشبرد اهداف گروههای فمینیستی نمیکند و هیچ جوابی هم برای آن نیست. بحثی که با آمدن گروههای جوان با ایدههای خلاقانه و نو بسیار بین منتقدان و فمینیستها مجدد داغ شده است. ما میتوانیم به راحتی و وضوح تاثیرات دموکراتیک و فمینیستی را در دنیای غرب در گوناگونی و کثرت این گروهها ببینیم و پیشبردی که این تنوع در پروسه پیش رو ایفا میکنند. به همین دلیل از نظر من این اعتراض، یک فمینیسم است و حق دارد به نظام اجتماعی حاکم انتقاد کند. کاری بسیار بسیار مهم که پوسی رایت در حوزه فمینیسم انجام داد زنده کردن تمامی شعارهای فمینیستی که در طی این سالها روشهای سنتی نتوانست انجام دهد، مخصوصاً در رسانههای همگانی. باید اعتراف کرد که روشهای سنتی فمینیسم منجر به هیچ صدایی نشد، حقیقتاً هیچ صدایی. با وجود اینکه من هم با این حقیقت موافق هستم که جایگاه فمینیستی پوسی رایت به اندازه کافی رشد نکرد و توسعه نیافت، اما به هر حال توانست جایگاه زنان را در بحثهای سیاسی معرفی کند که این به خودی خود بسیار مهم و پرمعناست.
«ایرنه اسکوب سوا” معتقد است که:« بازخوردهای عظیم به اجرای پوسی رایت حاکی از آن است که فعالیتهای سیاسی و اجتماعی امروز ما باید مبتکرانه، هنرمندانه و جالب توجه باشد که این امر نیز نیازمند روشنفکری، خلاقیت کافی و امکانات برای اجرای ایده باشد. بسیار مهم است که در زمان حال فعالیتها را خلاقانه طراحی و با روشی مناسب سازماندهی کنیم.”
* هلیا عسگری دانشجوی ارتباطات – مطالعات رسانه ای دانشگاه وین، محقق حوزه رسانه و جنبشهای اجتماعی در خاورمیانه.
پی نویس
1.موسیقی پانک: سبکی از موسیقی راک و و جنبش ضدّ نظام حاکم و روشهای فکری ضد استبدادی است که در دهه 1970 ایجاد شد.
2.Simone de Beauvoir: فیلسوف، نویسنده، فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی و نویسنده کتاب جنس دوم
3. Andrea Dworkin: فمینیست رادیکال آمریکایی در حوزه خشونت علیه زنان و از منتقدان پورنوگرافی
4.Emily Pankhurst: فعال حقوق زنان اهل بریتانیا و از شخصیتهای برجسته طرفدار حق رأی زنان
5.Shul Firestone: از بنیانگذاران جنبش آزادی زنان در دهه ۱۹۶۰ و نویسنده کتاب مناظره جنسیت
6.Kate Millett: مجسمهساز، نویسنده و فیلمساز فمینیست آمریکایی
7.Rosi Braidotti: فیلسوف تئوریسین حوزه فمینیسم ایتالیایی
8.Judith Butler: فیلسوف پساساختارگرا و منتقد فمنیست آمریکایی
9.Stepanova: از هنرمندان و ساختارگرایان روس
10.Mukhina: ژیمناست روس
11.Nina Hagen: خواننده و بازیگر آلمانی و فعال حقوق بشر. به او عنوان مارد خوانده موسیقی پانک داده شده است.
12.ORLAN: هنرمند اجرایی اهل فرانسه که از بدن خود و روشهای جراحی پلاستیک برای خلق «هنر جسمانی” استفاده میکند. هدف او از تغییر چهرهاش استانداردهای زیبایی نیست بلکه طرح سوالاتی درباره وضعیت بدن در جامعه است و مطرح میکند بدن نه یک وجود زیستشناختی، که سطحی برای پذیرش نقوش فرهنگی است.
13. Sarah Lucas: هنرمندان شناخته شده بریتانیایی در عرصه تجسمی با تمرکز بر روی بدن
14. Guerrilla Girls: گروهی از هنرمندان، نویسندگان و فیلمسازان فمینیست رادیکال که از هنر اعتراضی برای ارتقای زنان و اقلیتهای نژادی در هنر شهرت دارند.
15. Valerie Solanas: نویسنده فمینیست رادیکال آمریکایی .
16. Ramones: گروه موسیقی راک آمریکایی بود که در سال ۱۹۷۴ در نیویورک شکل گرفت و اغلب از آنها بهعنوان اولین گروه پانک راک یاد میشود.
17.گروه موسیقی راک آمریکایی که در سال 1964 فعالیت خود را شروع کرد و بعد سیاسی و موسیقی این گروه در یک حد اهمیت داشت زیرا اعضای گروه به قدرت راکاند رول برای تغییر جهان اعتقاد داشتند.
18. اردوگاههای کار اجباری در نواحی دور افتاده اتحاد جماهیر شوروی در زمان حکومت ژوزف استالین. محکومین عادی و سیاسیون در آن زمان بجرم خیانت اعدام میشدند یا با یک درجه تخفیف محکوم به کار اجباری در گولاگ بودند.
خیلی خوشحالم در مورد pussy riot به فارسی مطلب وجود داره، زنده باد!
جواب این گروه به پیشنهاد madonna و björk هم خیلی محکم بود. تصور اینکه گروه های ضد سرمایه داری خودشون منبع سرمایه برای Corporation میشن، واقعا نا امید کننده س. جواب pussy riot من رو بیاد bansky و حرکت انقلابیش برای رها کردن هنر از elitism و موزه و دلال بازی… غیره، انداخت.
داشتم توی نت دنبال هر چیزی به فارسی در مورد “رزی برایدوتی” میگشتم که به سایتتون برخوردم و بینهایت خوشحالم که این اتفاق افتاد. مطالبتون رو دنبال میکنم. پیروز هستید.