یادداشتی بر پرفورمنس آدمیزاد به کارگردانی محیا کمالوند
آناهیتا زینیوند
عضو کانون ملی منتقدان تئاتر
روز نهم شهریور نود وهفت مجوز تک اجرایی را برای بانوان دریافت کرد!
همان طور که از نام پرفورمنس بر میآید در مورد گونه ای از جانواران به نام آدم است که بر روی این کره ی خاکی ، همچون دیگر جانداران و جانواران حق حیات دارد و تشکیل شده از جنس نرینه و مادینه ! البته گویا حقوق اولیه زیستن در ابتدای خلقت فارغ از جنس بوده و جنس نرینه و مادینه به یک نسبت حق استفاده از منابع را داشته اند.
گفته شده زمانی که خداوند حضرت آدم را خلق میکند بر خود آفرین میگوید چرا که اثری است در خور تامل.
آدمیزاد خصوصیات جسمی و روحی مشترکی با دیگر جانواران دارد از جمله : خوردن، خوابیدن ،شهوت ،خشم ، قدرت، طمع . خصوصیات منحصر به فردی هم مانند عقل ، اندیشیدن ، دوست داشتن هم نوع ،فداکاری ،عشق ورزیدن…دارد. امااکنون جایگاهی دارد که دیگر جانواران از آن گوی سبقت را ربوده اند و آدمی با نامی پر آوازه وامانده.
پرفورمنس عصر جمعه در محل حوزه هنری اجرا میشد به همین خاطر قبل از زمان اجرا در مکان حضور پیدا کردم؛ در جلوی درب وردی موبایلها را باید خاموش میکردیم و تحویل میدادیم دو بازرس مرد و یک بازرس زن؛ سپس قبل از ورود به سالن اصلی کیفها بازرسی شد !شاید برای این بود که مبادا گوشی دوربین دار یا آلات جنایت دیگری مثل دوربین با خود حمل کنیم و از اجرا عکس و یا خدایی ناکرده فیلم تهیه کنیم چرا که تمام اجرا کنندگان زن بودند و زن هم گویا ذاتاً مجرم و خطا کارست و با دیدن این موجود ناشناخته جامعه ای به نام مردان به خطر هرزه گی کشیده میشوند و عفاف جماعتی بر باد میرود؛ در حین بازرسی یاد شعر شاملو افتادم :دهانت را میبویند مبادا که گفته باشی دوستت میدارم.
تمامی آدمها فارغ از جنسیتشان زاده ی موجودی به نام زن هستند.
زن یعنی کسی که هستی بخش زندگی است؛ و حال چرا این زن که خالق اثری همچون آدم است باید برای مخلوق خود تا این اندازه هراس انگیز باشد؟!
ایا لطافتهای زنانه و مادری است که ترس در دلها میاندازد؟و یا رشکی است که مخلوق بر خالق خود میورزد؟ و یا قدرت نرینه گی است که به خود اجازه میدهد زن را به حاشیه بکشاند؟ویا….
انسانها فارغ از جنسیتشان که بخش عمده ی این تفاوت فیزیکی بخاطر تولید مثل میباشد، حق حیات دارند؛امروزه حقوق ۸ش با انسانهای اولیه کمی متفاوت است تنها خوردن و خوابیدن در یک اشیانه و جفت گیری نیست؛ بلکه حقوق شهروندی که به تبع تمدنها بوجود آمده نیز باید یکسان در اختیار هر دو جنس قرار بگیرد که متاسفانه درجوامع مرد سالار این امکان بسیار کم رنگ است.
زنان به سختی میتوانند به فعالیتهای اجتماعی خود بپردازند گویا در یک میدان جنگ هستند و باید برای هر حرکت فرهنگی یا هنری مبارزه ای جانکاه داشته باشند تا شایدموفق به اخذ مجوزشوند.
گروه اجرا امکان نقد و بررسی را از دست داد چرا که تنها یک اجرا داشت و علت دوم هم حذف مردان از سالن!
اجرایی که شاید میتوانست تحسینها را بر انگیزد و الهام بخش دیگر گروههای جوان باشد.