روزی به نام مادر/مینو مرتاضی لنگرودی
همهشان با هم و با ولنگاری و گستاخی، بدنهای مادر و خواهرهای یکدیگر را به خاطر از دست دادن ترقههای صدا دار گران قیمت مورد تعرض کلامی و زبانی قرار میدهند و قهقه میزنند. یکیشان که ریزه میزه تراز دوتای دیگر هم هست با صدای هنوز نازکش که به قاعده معلوم است سعی دارد کلفتتر نشانش دهد گستاختر و بی پروا تراز دو تا رفیق دیگرش رگباری از فحشهای جنسی نثار مادر و خواهرهای دوتای دیگر میکند..
ادامه