روز سارا
روزسارا، نوشته مهدیه کسایی زاده، داستانی درباره زنی فرهیخته جوان است که از کودکی، بار سنگین منازعات عقیدتی و محرومیت از برخی عواطف طبیعی را به دوش کشیده است. او در دوران شکوفایی زندگی که به تدریس اشتغال دارد، با برخوردی ناروا رو به رو میشود که آن هم باورمندانه و عقیده محور است. از این رو، در پی آن بر میآید که بداند حقیقت ایمان چیست.
سارا، هر چند که از احساسات لطیف شاعرانه برخوردار است و با آن که در اثر نوعی خشونت در زندگی زناشویی، آسیبی ناپیدا را حمل میکند، در برابر چالشهای فکری این جستجو، ضعف و کاستی نشان نمیدهد و خود را به دست تفکرات غالب نمیسپارد.