گردهمایی در اعتراض به بازداشت موسوی خوئینی ،جرمش دفاع از زندانیان ،زنان و دگراندیشان است
کانون زنان ایرانی : دفترکوچک سازمان دانشآموختگان اسلامی ادوارتحکیم وحدت از حاضرانی پر بود که آمده بودند تا به دربند بودن مهندس موسوی خوئینی، دبیرکل این تشکل اعتراض کنند.
افرادی همچون هاشم آغاجری، سعید حجاریان، فریبرز رییس دانا، سیمین بهبهانی و جمعی از فعالان سیاسی که حضورشان حاکی از آرزوی شان برای آزادی موسوی خوئینی بود.
اول پخش فیلمی از فعالیتهای موسوی در مجلس ششم به عنوان نمایندۀ تهران، دغدغۀ او را مشخص کرد. در این فیلم او در صحن علنی مجلس ششم از حقوق زندانیان دفاع و از انتخابات فرمایشی و غیر دمکراتیک انتقاد کرد.
به قول هاشم آغاجری چنین فعالیتهایی باعث شده بود که به بهانه حضور در تجمع زنان، موسوی، دستگیر شود و در حالی که همه بازداشتشدگان تجمع ۲۲ خرداد آزاد شدهاند، او همچنان در بند بماند . آن هم بدون اطلاع از احوال شخصی او.
حبیباله پیمان اولین سخنران است و میگوید: «آزادی بهای سنگینی دارد جای تاسف است که دولت به خاطر دفاع از حق اعتراض ، موسوی را زندانی کرده است. چه کنیم که آزادی بهای سنگینی میطلبد و تا رسیدن به ایران آزاد و آباد راه دشواری در پیش است.»
او ادامه میدهد: «اگر مسوولان کشور فکر میکنند ثبات حکومت در ایران از طریق برقراری یک حاکمیت تک صدایی و انحصارطلبانه امکان پذیراست، بدانند که چنین نخواهد شد. جامعۀ متکثر ایران با سابقه فرهنگ سه هزار ساله قطعاً نمیتواند برای درازمدت شرایط تکصدایی را تحمل کند، تا همگان یک فرم بپوشند و یک جامعۀ پادگانی ایجادکنند.»
او در ادامه می گوید: «اگر امثال موسوی به خاطر نبودن آزادی اعتراض میکنند و به پرداختن هزینه محکوم میشوند، در حالی که بازتاب ندارد، به خاطر آن است که پیشتازان آزادی در ایران نتوانستهاند پیوندی با روح ملت ایران برقرار کنند. آنچه برای آزادیخواهان مهم است آگاهی دادن به جامعه است. اگر تصور کنیم که جدا از مردم میتوان حرکت کرد، به اشتباه رفتهایم.»
این فعال سیاسی شرط رسیدن به آزادی را پایداری میداند و آن رابه سنگ چخماقی تشبیه میکند که بر اثر استمرار و مداومت فضا را روشن میکند: «همۀ امید ما به این پایداری است و اگر آن را با خردورزی همراه کنیم، آزادی را مستقر خواهیم کرد.»
سیمین بهبهانی، بانوی شعر ایران ، تازه یک هفته است که به کشور بازگشته است. او با وجود کم شدن سوی چشمانش در این جلسه حضور داشت و با خواندن شعری برای حاضران آرزوی آزادی موسوی را کرد.
او همچنین وجود تشکلهای مدنی و غیردولتی را در این جلسه پیوندی خجسته خواند. چراکه در این جلسه علاوه بر فعالان سیاسی چهرههای شاخص جنبش دانشجویی و جنبش زنان و جنبش کارگری حضور داشتند.
هاشم آغاجری به عنوان یکی دیگر از سخنرانان، سخنانش را اینگونه آغاز میکند. «زمانی میگفتند به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد و اکنون میگویند به امید آنکه هر ایرانی یک پرینت (پرونده زندانی) داشته باشد.»
به گفتۀ او: «زبان مجازی و استعاره در جوامع استبدادی رواج مییابد. و این استعاره هم در میان مردم و هم حکومت وجود دارد. مثلاً مردم آذربایجان هموطنان عزیز ما چند هفته گذشته به بهانه یک کاریکارتور اعتراض کردند .اما همه دانستند که کاریکاتور یک بهانه بود. کاریکاتور مجاز و استعارهای بود به چیزهای دیگر.»
آغاجری حضور موسوی در تجمع قانونی ومسالمت آمیز زنان در میدان هفتتیر را دلیل روشن در بند ماندن او نمیداند و دربارۀ این تجمع میگوید: « زنان در میدان هفتتیر جمع شدند تا خواستههایی را که غیرشرعی نیستند، بیان کنند. از جمله حق حضانت، حق طلاق. اینها خواستههای غیرشرعی نیستند . اما دیدیم که با این خواستهها هم برخورد کردند.»
آغاجری به گذشتۀ موسوی اشاره میکند. اینکه به عنوان نمایندۀ تهران در مجلس ششم از حقوق زندانیان، زنان، دگراندیشان و حاشیهنشینان در قدرت دفاع کرد و اکنون این فعالیتها جرم اوست و گرنه او هم باید مانند دیگر دستگیرشدگان آزاد میشد.
او با اعلام حمایت از زندانیان میگوید:«به مقامات رژیم جمهوری اسلامی ایران تذکر میدهم که اگر نمیخواهید از تاریخ درس بگیرید، حداقل از قرآن درس بگیرید. از داستان موسی و فرعون بیاموزید که با سرکوب نمیتوان به بقای حکومت دل بست. بقای حکومت در گرو آزادی و دمکراسی است هیچ حکومتی با زندان و اعدام نتوانسته است از ضرورت خود امکان بسازد و درآینده تداوم داشته باشد.»
سعید حجاریان نیز سخنانش را با استعارهای دیگر آغاز میکند: «در قدیم به ما یاد داده بودند که هر مدرسهای که باز میشود، یک زندان بسته میشود . اما نگار در جامعۀ ما عکس این قضیه صادق است. با افتتاح مدرسه جدید، زندانی جدید باز میشود.»
او همه مشکلات حکومت را ناشی از دو گانگی حاکمیت میداند و معتقد است: «در همۀ حوزهها از جمله حوزه فرهنگ، کار و سیاست دوگانگی دیده میشود.در حوزه سیاست دوگانگی مشروعیت که در قانون ذکر شده، در نظام تضاد را ایجاد کرده است. یکی منشاء الهی قدرت و دیگری منشاء مردمی قدرت و این تضاد نظام است. مشکل ما همین است . اگر کسی بتواند این تضاد را حل کند، دمکراسی آورده است.»
فریبرز رئیسدانا نیز تقارن دستگیریهای اخیر کارگران، دانشجویان و روشنفکران را با یکصدمین سال مشروطه، فاجعه میداند.
همچنین دکتر سلطانی، وکیل موسوی درابتدا از وضعیت پروندۀ وکالت موسوی میگوید: «شنبۀ هفته گذشته بازپرس شعبه ۱۴ علیرغم قانون ، ما را از ملاقات با موسوی منع کرد و تنها وکالت نامۀ تنظیم شدۀ ما را به اوین فرستاد. اما در آنجا بعد از یک هفته هنوز پاسخی داده نشده است و به بهانۀ امضا نداشتن این وکالتنامه همچنان تکلیف پرونده نامشخص است.»
او با مطرح کردن دو سؤال پایهای خواستار پاسخهای روشنی از سوی دولت است: «اولاً در کجای قانون به وزارت اطلاعات اجازه داده شده که بندی به نام ۲۰۹ ایجادکند و آن را به بازداشتگاه خصوصی تبدیل کند؟ چرا که وزارت اطلاعات تنها حق جمعآوری اطلاعات را دارد. و ثانیاً اینکه چرا دستگاه قضایی از حضور وکیل وحشت دارد؟ آیا وکیل ابزاری غیر از قانون دارد؟»
در ادامۀ این جلسه شاهویسی، مهندس سیاسی عضو سابق دفتر تحکیم وحدت و برخی از فعالان سیاسی سخنرانی کردند و حاضران نامهای را برای آزادی هرچه سریعتر مهندس موسوی خوئینی امضا کردند.
آنچنان که به دیوارهای این دفتر کوچک هم نوشته بودند که : «موسوی خوئینی را آزاد کنید.»