یک نما از زن خودی
مرجان زهرانی
پیش از بازی ایران و انگلیس و زد و خوردهای مجازی میان گروهی که معتقد بودند باید از «تیم ملی» حمایت کرد و گروهی که تصورشان بر این بود این تیم ملی نیست، گروهی راهی قطر شدند تا روی سکو تیم فوتبال ایران را تشویق و تصویر جمهوری اسلامی در جام جهانی را متفاوت ترسیم کنند. در راستای اجرای همین سیاست برخی چهرههای دولتی، رسانهای و مجازی راهی قطر شدند. این گروه در حسابهای کاربریشان در فضای مجازی یا در مصاحبه با رسانهها تلاش کردند، تصویر جمهوری اسلامی که از قطر به دنیا مخابره شدهبود را ترمیم کنند. گفتوگوی دو زن با یک رسانه خارجی در حاشیه بازی ایران-ولز از جمله این تلاشها بود. ویدیویی از دو زن محجبه در فضای مجازی وایرال شد که در آن یکی از زنان از حقوق برابر زن و مرد در ایران صحبت میکرد و دیگری به سیاسی شدن مسابقه فوتبال اعتراض داشت اما آنچه در این ویدیوی وایرال شده بیش از هر چیز مورد توجه قرار گرفت عدم تسلط این دو نفر به زبان انگلیسی بود که در فضای مجازی دستمایه طنز کاربران قرار گرفت.
.
راستش را بخواهید تلاش این زن برای انگلیسی صحبت کردن و «وی اسلو دِ پرابلم» گفتنش شاید خندهدار باشد اما اساسا مساله مهمی نیست.
«بیکاز» گفتن دیگری و شمرده صحبت کردنش به امید این که شاید معجزه شود و یک خارجی، فارسی بفهمد هم شاید خندهدار باشد اما باز هم مهم نیست.
آن چیزی که اهمیت دارد، یک نما از زنان «خودی» است که توی ذوق میزند و شواهد و قراین نشان میدهد، جامعه دیگر آن را برنمیتابد. زنان «خودی» که شاید متوجه تبعیض جنسیتی نیستند، شاید برایشان اهمیتی ندارد و شاید هم با آن خو گرفتهاند و احتمالا با کوچکترین تغییر حتی دچار «سندروم استکهلم» شوند.
زنانی که گفته میشود یکی «دکترا» دارد و دیگری در بخش «ارتباط با رسانههای خارجی» وزارت ارشاد کار میکند اما هیچ کدام قادر نیستند تنها چند جمله ساده انگلیسی صحبت کنند. این اتفاقا تصویر بسیار روشنی از «صلاحیت نداشتن اما برخوردار بودن» به خاطر نزدیکی به «حاکمیت» یا «پذیرش تمام و کمال» آن است. مسالهای که این سالها مشخص شده زن و مرد، فرزند دختر یا پسر، عروس و داماد و حتی باجناق و مادر زن نمیشناسد.
بنابراین اگر این زنان موفق شدند در یک ساختار تماما نابرابر هم سهمی داشتهباشند، باز هم «خودی» بودن یاریرسانشان بوده، نه صرفا توانایی و توانمندی-که بدون هیچ قضاوتی ممکن است داشته باشند یا فاقد آن باشند-بنابراین طبیعی است که نزدیکان به حاکمیت و صاحبان امتیازهای حاکمیتی تصویری از تبعیض به آن معنایی که دیگران درک میکنند، نداشتهباشند.
اما بخش دردناک ماجرا در صحبتهای یکی از این دو زن درست همان جایی است که میگوید «ایران آزادی داره، زنان حقوق برابر با مردان دارن، همه با هم توی سازمانها و ارگانها از یک برابری استفاده میکنیم و …»
اگر شوهر این زن تمایلی نداشت که همسرش آن روز و آن لحظه در قطر باشد و فوتبال تماشا کند، میتوانست به راحتی جلوی این سفر را بگیرد.
اگر شوهر او تمایل داشتهباشد، این زن را خانهنشین کرده و محدودیتهایی برای حضور او در جامعه و زن شاغل بودن ایجاد کند، مسیرش هموار است.
اگر این زن طرفدار یکی از تیمهای باشگاهی باشد، وقتی به ایران بازگردد، نمیتواند حتی با همین شمایل روی سکوی ورزشگاه تیم مورد علاقهاش را تشویق کند و نهایتا برای یک مراسم حکومتی و خواندن سرود به ورزشگاه فرستاده میشود.
اگر این زن فردا روزی تصمیم بگیرد، در پوشش و ظاهر و حجابش تغییر جدی ایجاد کند، از شوهرش تا حاکمیت میتوانند برای او و به جای او تصمیم بگیرند. بماند که شغلش که معتقد است فضایی مبتنی بر برابری جنسیتی دارد را هم از دست خواهد داد.
و خب همه اینها و بسیاری مصادیق دیگر یعنی «در ایران زنان حقوق برابر با مردان دارند…»
پینوشت: خودی بودن در این متن به هیچ وجه برابر با «محجبه» بودن تلقی نشدهاست.
منبع:اینستاگرام نویسنده