قربانی تجاوز نیاز به حمایت و همراهی دارد نه سرزنش
پویه مددی
کانون زنان ایرانی
تجاوز جنسی و روایتهای آن ماجرای جدیدی نیست. از گذشته زنان بسیاری مورد انواع آزارها و اذیتها قرار میگرفتند ولی جدای از آسیبهای روانی ماجرا، زنان آسیب دیده توسط خانواده، عرف و قانون مورد حمایت قرار نمیگرفتند و این وضع در گذر زمان تغییر جندانی نکرده است.
بسیاری از این زنان برای حفظ آبرو باید سکوت کنند و در نهایت تا آخر عمر با ترومای ناشی از حادثه به زنذگی خود ادامه میدهند یا اقدام به خودکشی میکنند. در مواردی دیده شده که زن توسط اقوام نزدیکش به قتل میرسد. اگر بچهای از تجاوز به وجود میآمد، مادر و فرزند را با یکدیگر به قتل میرساندند
روایتی را از سال ۱۳۱۰ شنیدم که دختری توسط یکی از سواران خان روستایشان، مورد تجاوز قرار گرفت و پدرش برای حفظ آبرو او را وادار کرد با تریاک خودکشی کند.
امروزه به لطف رسانهها و بالا رفتن سطح آگاهی زنان، بسیاری از زنان توان و قدرت حرف زدن و محاکمه متجاوز را دارند اما باز هم در این مرحله قانون از این زنان حمایتی نمیکند و در صورت عدم اثبات، میتوان آن را یک رابطه نامشروع قلمداد کرد.
توسط نامزد دوستش به او تجاوز شد. ماجرا را اینطور تعریف میکند: یک روز تماس گرفت که حال دوستت خوب نیست به این آدرس بیا. بعد از ورود به خانه متوجه شد گرفتار نقشه متجاوز شده. میخواست شکایت کند ولی میترسد شوهرش رهایش کند.
جامعه ما جدای از ظاهر شیک و امروزیش به شدت سنتی است. بسیاری از مردان این اتفاقات را توهین به خود میدانند و دیگر تمایلی به زندگی با زن قربانی تجاوز ندارند. در واقع زن باید میان زندگی فعلی خود و شکایت از متجاوز، یکی را انتخاب کند
دوستِ دخترش او را به مهمانی دعوت کرد. میگفت وارد مهمانی شدم متوجه شدم که از افراد حاضر فقط من و میزبان و یک پسر ناشناس هستیم و همین مرا ترساند. ولی هنوز نمیدانم چرا اعتماد کردم و ماندم. بعد از گذشت مدتی و پذیرایی دیگر هیچی نفهمیدم. صبح برهنه در تخت بیدار شدم. با حال گیچ به خانه رسیدم و مستقیم به زیر دوش رفتم سعی میکردم تمام آن کثافت را از تنم پاک کنم.
یکی از موارد مهم بعد از حادثه، که شاید توقع بزرگی از قربانی باشد، حفظ آثار جرم است. لباسها، بخصوص لباسهای زیر را نباید شست و در کیسهای گذاشت سریع با طی روند اداری به پزشکی قانونی مراجعه کند برای حفظ نمونهبرداری از اسپرم متجاوز. اما از آنجا که این زنان دچار رفتارهای اضطرابی میشوند، در اکثر مواقع تلاش میکنند آثار جنایت را پاک کنند و حتی لباس مورد نظر را بیرون میاندازند به همین علت همیشه تاکید بر این موضوع است که در صورت بروز حادثه قبل از هر کار و اجرای تصمیمی با یک فرد معتمد تماس بگیرد.
آن زمان تاکسی اینترنتی نبود و من برای رسیدن به مقصد عجله داشتم. اولین ماشین که ایستاد سوار شدم. چند ساعت بعد کتک خورده با لباسهای پاره مرا در یکی از جادههای فرعی تهران پیاده کرد. هنوز نتوانستم برای کسی ماچرا را تعریف کنم چون از طرف والدین و اطرافیان متهم خواهم شد که چرا حواسم را بیشتر جمع نکردم.
شاید یکی از ناخوشایندترین حس این زنان سرزنش خودشان باشد. چرا رفتی؟ چرا ماندی؟ چرا فلان لباس را پوشیدی؟ چرا با فلان کس رابطه دوستی داشتی؟
شاید بسیاری از این سرزنشها توسط اطرافیان هم بیان شود اما باید گفت به هیچ وجه هیچ حرکت و نوع پوشش، مجوزی برای تجاوز نیست. متاسفانه یکی از عمده مشکلات این زنان این است که باید به اطرافیان و دادگاه، ثابت کنند که رضایتی در انجام آن رابطه نداشتند.
کلی مدرک داشتم از او، ولی ترسیدم شکایت کنم. اگر پدرم میفهمید حتماً من رو میکشت. برای همین قید شکایت رو زدم.
زنان قربانی تجاوز تمایل به مجازات مرنکب جرم دارند اما در مواردی مجبور به سبک و سنگین کردن ماجرا هستند. مجبورند به آبرو یا ترس از خانواده فکر کنند. به اینکه پیامدهای این شکایت چه میتواند باشد. در حالی که تمامی این زنان باید حامی داشته باشند، هم روحی و روانی و هم قانونی. احساس تنها بودن نکنند. اما متاسفانه نگاه جنسیتی که به زنان در جامعه جاری است مشکلات آنها را دو برابر میکند.
هرچند با تمام مشکلات، این روزها قربانی تجاوز با قدمهای لرزان از تاریکی بیرون آمدند و سعی دارند تا از رنجی بگویند که آنها را آزار میدهد و منتظرند تا فرد متجاوز، محاکمه و مجازات شود. هرچند ابن شجاعت ستودنی است ولی جامعه ما برای رسیدن به آن جامعه ایدهآل راه طولانی دارد. ما همچنان نیازمند قوانین حمایتی هستیم. نیازمند آن هستیم که سیستم قضایی ما حرف قربانی را بی هیچ قضاوتی بشنود و از شواهد هر چند کوچک چشمپوشی نکند. ما افراد جامعه باید از سرزنش کردن قربانی دست برداریم. و پی در پی او را با باید و نبایدها مورد تحقیر قرار ندهیم. قربانیان این حادثه بیش از هر چیزی به همراهی نیاز دارند.