زندان کاغذی/معرفی کتاب
نیره سادات میرزایی
کانون زنان ایرانی
جدال بر سر جاودانگی است. هر کس که بر بومی نقش میزند، یا نغمهای ساز میکند. یا لحظهای را با دوربین جان میبخشد و میخواهد بماند و آنکس که مینویسد حتی به سفارش از سوی نشریهای دربارهٔ اثری دیگر بهقصد بیان نکتهای میخواهد که از خود ردپایی به جا بگذارد و چه چیز ماناتر از سوژه عشق مفهوم عشق مفهومی ازلی و ابدی است به قدمت هبوط انسان به زمین؛ تا بوده انسان بهحکم انسان بودنش با مفهومی به نام عشق با دردهایش با لذاتش و با مصیبتهایش آشنا شده. آن را با پوست استخوان لمس کرده گاهی کام گرفته و گاهی ناکام مانده است. انسان فانی است این یک موضوع بدیهی است اما عشق است که تا همیشه استوار و قدرتمند ادامه میدهد. گاه انسان را به قعر میبرد و گاه به عرش.
و اتفاقاً همین، راز ماندگاری انسان فانی است. قریب بهاتفاق شاعران از هر چه که سروده باشند بی شک عشق هم جزو آن است. شاعر اگر خود درد عشق را چشیده باشد که حجت تمام میشود. آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. منصوره محمدی در جایجای کتاب شعرش از عشق سخن میگوید و آنقدر مفهوم عشق به زعم او بسیط است که خواننده در هر سن و با هر جنسیت و از هر قشری با آن ارتباط برقرار میکند. منصوره هم به مانند هر انسانی به جاودانگی فکر میکند. مانند من و شما گاهی خودش را زنی میبیند که نوزادش را ازدستداده و گاهی قایقی درهم شکسته و گاهی پرچمی که از جنگی جامانده وجه اشتراک همه اینها دورافتادگی، تنهایی و متروک شدن است. چیزی که در تضاد با جاودانگی است. اما اولین بار که شعرهایش را خواندم آوای متروکی که مدتها در من گمشده بود را شنیدم و این نوید تولد شاعری دردآشنا را میداد. زندان کاغذی آمیختهای از عشق و حسرت و کام جویی به قلم منصوره محمدی در ۵٠ صفحه و به قیمت ۵٠ هزار تومان توسط انتشارات آنان منتشر شده است. همچنین کتاب اول این شاعر با همین انتشارات به نام سایههای دور به چاپ دوم رسیده