طبق طرح سهمیهبندی جنسیتی مجلس ؛جنسیت ملاک پذیرش در کنکور میشود
سرمایه :با ورود بیش از حد زنان به جامعه استحکام خانواده به خطر میافتد. ما باید به فکر این باشیم که نسل مذکر جامعه ضرر نکند.»
این گفتههای عوض حیدرپور، نمایندهء مجلس در دفاع از طرح سهمیهبندی جنسیتی در کنکور است. نمایندگان مجلس چند روز پیش طرح سهمیهبندی جنسیتی را با محوریت «حفظ قداست خانواده»، «تعادل برای ورود دختران و پسران به دانشگاهها» و «حفظ موازنه در بازار کار» ارایه دادند.
این طرح که موافقان و مخالفان متعددی هم یافته است، حاکی از نگرانی مسوولان کشور از راهیابی بیش از حد دختران به دانشگاههاست.
حیدرپور میگوید:«هر چند من خودم این طرح را امضا نکردم اما با آن موافقم. چون در این باره دستورالعملهای شرعی هم وجود دارد. شب ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) کارهای خانه به فاطمه زهرا (س) و مسوولیت زندگی به حضرت علی (ع) سپرده شد و نتیجهء این ازدواج هم فرزندانی چون امامحسین (ع) و حسن (ع) شدند; اما اکنون ما در جامعه با یک ناهنجاری بزرگ یعنی نبود قوام و استحکام بنیان خانواده مواجهیم.»
حیدرپور بلافاصله ادامه میدهد:«یکی از دلایل عدم استحکام بنیاد خانواده هم همین حضور بیش از حد زنان در جامعه است; اما اگر سهمیهبندی جنسیتی به صورت ۵۰ درصدی به وجود بیاید شرایط مناسبتری خواهیم داشت.»
به گفتهء او مگر نه اینکه همه معتقد بودند خدمات پزشکی برای زنان باید توسط پزشکان زن ارایه شود، پس سرویسدهی به جامعهء مردان هم باید توسط مردان انجام شود; اما با این روند تا چند وقت دیگر همهء جامعه در اختیار زنان قرار میگیرد و نسل مذکر جامعه ضرر میکند، نسل مذکر همیشه در جنگها و بحرانها حاضرند و ما باید شرایطی را فراهم کنیم که حق و عدالت برای آنها هم فراهم شود.»
او عقیده دارد که اکنون همهء پستها را در ادارات زنان اشغال کردهاند در حالی که مردان که مسوول نفقه و امور خانوادهاند اغلب بیکارند و باید توازن و تعادل را در این موارد برقرار کرد.
اما عابد فتاحی، نمایندهء مردم ارومیه در مجلس به شدت با این طرح مخالفت میکند:«اگر برای ورود دختران به دانشگاهها سد قایل شویم به انسانیت لطمه زدهایم. این پسران هستند که باید خود را برای درس خواندن به پای زنان برسانند. مگر نه اینکه طبق دین اسلام نباید هیچ تفاوتی بین انسانها قایل شد و بهترین انسانها پرهیزگارترین آنهاست با این کار بیعدالتی مسلم در حق زنان میشود.»
به عقیدهء او کنکور در هر کشوری به این دلیل برگزار میشود که افراد با استعداد را برگزیند و برای ما جای تاسف دارد اگر مانع پیشرفت زنان شویم.
او اعلام میکند که با تمام قدرت از حق و حقوق زنان دفاع میکند: «اصلاً بیان چنین طرحی هم شرمآور است و قطعاً از نظر جهانی هم هزینهء سنگینی برایمان خواهد داشت.»
سیما بوذری، عضو هیات علمی موسسهء پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی طرح چنین بحثی را اساساً بیفایده میداند: «وقتی هنوز تعداد فارغالتحصیلان مرد دانشگاهها بیشتر از زنان است سهمیهبندی جنسیتی چه معنایی دارد.»
او این بحث را از منظر دیگری مینگرد:«مسوولان باید بین تعداد داوطلبان، ثبتنام شدهها، پذیرفتهشدگان و فارغالتحصیلان دانشگاهها و آمارهای مربوط به هر کدام تفاوت قایل شوند. تعداد دانشجویان دختر طی سالهای ۸۲ و ۸۴ رقم ثابتی است یعنی ۵۳ درصد دانشجوی زن در دانشگاههای کشور پذیرفته شدهاند در حالی که این رقم در سال ۸۲ و طبق آمارهای رسمی سازمان سنجش ۶۲ درصد بوده است. یعنی طی این سالها ۱۷ درصد کاهش پذیرش هم داشتهایم.»
به گفتهء او طبق آخرین آمارها تعداد داوطلبان پسر برای ورود به دانشگاهها در سال ۷۳ تا ۸۱ از ۶/۵۸ درصد به _۳/۴۰ درصد رسیده و دختران از ۴/۴۱ درصد به ۷/۵۲ یعنی تعداد داوطلبان پسر برای ورود به دانشگاهها کاهش یافته در حالی که زنان روند عادی حضور و شرکت در کنکور را طی کردهاند.
او حتی فرض افزایش ورود تعداد دختران در دانشگاهها را به شکل فرصت و نه تهدید قلمداد میکند: «اگر یک زن کارشناس کامپیوتر تخصصش از یک مرد بهتر است افزایش پذیرفتهشدگان زن چه اشکالی دارد؟»
اما فاطمه آجرلو، عضو فراکسیون زنان مجلس هفتم_ با این طرح موافق است: «من معتقدم که این روند پذیرش در دانشگاهها در درازمدت به آقایان آسیب میزند هرچند موافق توقف حرکت در جامعه در حال رشد هم نیستم. من نگاه فمینیستی ندارم و اگر برخی رشتهها با توان جسمانی زنها همنوا نیست چرا آن رشتهها را مختص مردان نکنیم.»
او معتقد است که بدون نگرش تنگنظرانه و با توجه به توانمندیهای جسمی زنان باید در برخی رشتهها سهمیهبندی جنسیتی اعمال شود.
شهریار مشیری، نمایندهء مردم بندرعباس، مخالفت خود را با این طرح اعلام میکند: «در همهء رشتهها باید ورود دختران و پسران آزاد باشد و هر کس بر حسب استعداد خود رشته تحصیلیاش را برگزیند; مثلاً در بسیاری از دانشگاهها دختران را از تحصیل در رشتهء مهندسی عمران محروم کردهاند در حالی که برای این کار هیچ دلیل علمی و خاصی ندارند. ما چطور میتوانیم ثابت کنیم که یک زن مثلاً قابلیت کار در معدن را ندارد؟»
تعدادی از پیشنهاددهندگان این طرح افزایش سن ازدواج و سست شدن بنیان خانواده را از علل افزایش ورود زنان به دانشگاهها میدانند. اما مشیری با این نکته هم مخالفت میکند: «درس خواندن و علم، سطح فکر خانوادهها را ارتقا میدهد. اتفاقاً یک مادر باسواد در ادارهء خانواده و فرزندانش موفقتر خواهد بود.»او همچنین هیچ دلیل منطقی بین افزایش سن ازدواج و درس خواندن نمیبیند بلکه نبود زیربناهای اقتصادی، بیکاری و مشکلات اقتصادی را از علل افزایش سن ازدواج قلمداد میکند.»