۷۵ درصد زنان روستایی دانش کشاورزی بالایی دارند
۷۵ درصد زنان کشاورز دانش بالایی در زراعت، قطعهبندی اراضی و نقشهکشی دارند.»
این نتیجهء پژوهش دانش کشاورزی بومی جنسیتی و نقش آن در توسعهء روستایی است. این پژوهش به منظور بررسی دانش کشاورزی زنان روستایی و مقایسهء آنان با دانش کشاورزی مردان انجام شده است.
خدیجه بوذرجمهری تعداد ۱۵۰ خانوار از ۲۲ روستای شهرستان نیشابور را انتخاب و نشان داد، با اینکه زنان روستایی نمونه از دانشکشاورزی خوبی برخوردارند، اما میزان دانش آنان در مراحل مختلف تولید متفاوت است.
به طور عینی نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که بیشترین دانش زنان روستایی در مرحلهء کاشت محصول و کشتهای معیشتی و کمترین آن به روشهای شیمیایی مبارزه با آفات زراعی مربوط میشود. ۳/۷۳ درصد زنان کشاورز جامعه نمونه نیز دانش بالایی از نحوهء قطعهبندی اراضی و نقشهء کشت داشتند. ۵۸ درصد دانش نحوهء کشت مخلوط، جنبی و حاشیهای، ۴۵ درصد تناوب زراعی، ۸۴ درصد نیز از مفهوم آیش اطلاع کافی داشتند.
تعدادی از زنان نمونه همچنین از عملیات پیش از کاشت مانند شخم و شیار، تسطیح، پلبندی و رجبندی زمین آگاه بودند گرچه مشارکت آنان در این مرحله بسیار اندک ارزیابی شد. ۲/۷۹ درصد این زنان با ماشینهای کشاورزی همچون تراکتور، دیسک، مالهکش یا لودر آشنا بودند، اما کمتر از این وسایل استفاده میکردند. ۵/۷۰ درصد آنان نیز آگاهی بالایی از نحوهءبذرگیری محلی داشته و در کشتهای معیشتی از آن استفاده میکردند، اما در این مقایسه مشخص شد غالباً مردان بذرهای اصلاح شده را به کار میبردند. ۸/۵۸ درصد زنان هم با عملیات ضدعفونی بذر آشنا بودند.
اما ۴/۷۸ درصد زنان نشاکاری و کشت خزانه را نسبت به مردان با _۶۰ درصد بهتر میدانستند. دانش زنان از مسایل آبیاری، کوددهی، مبارزه با آفات و پیشگیری، وجینکاری و تنککردن گیاهان هم از دیگر موارد مورد بررسی این پژوهش بود که نتایج آن حکایت از آن داشت که ۷۰ درصد زنان دانش نظری خوبی در زمینهء آبیاری دارند. به این معنا که بیشتر آنان با منابع، امکانات و محدودیتهای آبی منطقه، مدارهای آبیاری و نیازهای آبی و محصولات کشاورزی آشنایی داشته و ۷۸ درصد هم روشهای بومی تقویت خاک و محدودیت کاربرد کودهای حیوانی و شیمیایی را میدانستند، اما فقط ۴۱ درصد زنان با آثار منفی زیستمحیطی کاربرد کودهای شیمیایی آشنا بودند. مبارزه با آفات به ویژه کاربرد سموم شیمیایی، اما از وظایف عمدهء مردان تلقی میشد. وجین و تنککردن گیاهان هم از وظایف خاص تقسیم کار جنسیتی زنان منطقه ارزیابی شد و ۹۴ درصد آنان دانش مناسبی در این باره داشتند.
این پژوهش حاکی از آن است که زنان روستایی محصولاتشان را نیز به نحو متفاوتی نگهداری میکنند. برخی حبوبات بذری را در کیسههای پارچهای نخی جای داده و در جای سرد آویزان میکنند، اما برخی حبوبات بذری را در کیسههای پارچهای نخی جای داده و بر دیوار نگه میدارند. این زنان علاوه بر تولید این محصولات انواع رشتهء آش، نانهای محلی، مرباجات، ترشیجات، سالاد شور و رب را نیز تهیه میکنند و حدود ۵۸ درصد آنان در این زمینه دانش بسیار بالایی داشتهاند.
زنان در فروش محصولات کشاورزی عملا هیچ مشارکتی نداشتند، اما ۹۰ درصد از نحوهء فروش، مراکز خرید محصول، بازارهای فروش و واسطهها اظهار اطلاع میکردند.
طبق این پژوهش تفاوتهای بین دانش کشاورزی بومی زنان و مردان روستایی در جوامع مشخص و دلیل آن نیز ناشی از تفاوت در مسوولیتها و وظایف زنان در خانواده و تولید ارزیابی شد. به گفتهء پژوهشگر نادیده انگاشتن و غفلت از این دانشهای خاص میتواند برنامههای توسعهای را با شسکت مواجه و موانع جدی در راه توسعهء پایدار فراهم کند. نکتهء قابل توجه دیگر این پژوهش هم اینکه با وجود شرکت نداشتن زنان در فروش محصولات ۹۰ درصد آنان از نحوهء فروش، مراکز و واسطههای این کار با خبر بودند.
پژوهشگر در پایان کار نتیجه گرفت زنان و مردان هر دو در برنامههای کشاورزی و توسعهء روستایی نقش دارند، اما هر کدام بر اساس نوع فعالیتهایی که انجام میدهند از آگاهیهای متفاوتی برخوردار و نیازهای متفاوتی دارند. نقش زنان روستایی در ابزارهای نوین و روشهای مبارزه با آفات گیاهی اما ضعیف ارزیابی شد که رفع آن ضروری به نظر میرسد.