زنان در بند ۲۰۹ اوین
کانون زنان ایرانی
آناهیتا زینی وند*
کتاب زنان در بند ۲۰۹ اوین( نوشتهٔ ژیلا بنی یعقوب)روایتی است که نگارنده به زبان خیلی ساده نوشته. خواندن کتاب حس زنده بودن واژهها را منتقل میکند، انگار یک عصر با ژیلای عزیز در یک کافه قرار گذاشتی و در حال نوشیدن قهوهای و خاطرات چند سال پیش اش را برایت بازگو میکند، خیلی راحت و آرام. گویا اتفاق خاصی نیفتاده!! گویا برای ژیلا خانهای تازه است، همانقدر از خوردن نان و ارده لذت میبرد که از غذای سرد شده بی میل. همانطور با کارشناس اش (بازجو) سخن میگویدکه شاید در یک بحث با دوستانش بدون هیچ گونه بغض و کینه! همه چیزدر زنان در بند ۲۰۹ اوین برایش چالش برانگیزاست و پر از هیجان و حتی در جاهایی با نگاه شیطنت آمیز!
نویسنده زنان در بند ۲۰۹ اوین با قلم شیوایش باعث میشود تا خواننده غرق در خواندن شود، چرا که تا لحظهای تلخ و درد آور را به تصویر میکشد بلافاصله لحظهای شاد و خوشایند را باز گو میکند، گویا تنها میخواهد دردها برای خودش بماند. تلخ و شیرین در کنار هم، واقعیت موجود و آرمانها و آرزوها در کنار هم. نقد از خودبه همان اندازه دیده میشود که نقد از محیط پیرامون، پذیرش هست ها ی موجود بوسیلهٔ نگارنده همان قدر قدرت دارد که فریاد زدن احساسات و عواطفش و حل مسئله در لحظه قدرت انعطافش را نشان میدهد؛ حتی در لحظاتی خودش را چنان به چالش ونقد میکشد که خواننده متحیر میشود از این قضاوت نویسنده در مورد خویشتنِ خویش.
تنها قسمت کمرنگ نگارش، دردهای کشیده شدهای است که فریاد زده نشده؛ که البته بخاطر فروتنی نگارنده است که طول مدت کوتاه زندان خودش را با مدتهای طولانی دیگر زندانیها در زمانهای گذشته مقایسه میکند، که از نظر من زندان زندان است وشکنجه شکنجه….. در هنگام خواندن کتاب زنان در بند ۲۰۹ اوین به یاد علی اشرف درویشیان میافتادم که خیلی آرام با قلمش خاطراتش را برای ما دوباره زندگی میکرد و ما هم با خواندنش زندگی را میزیستیم.
*اناهیتا زینی وند فعال اجتماعی و کارگردان تاتر