زنان در بخشخدمات بیشترین سهم را دارند
نرخ اشتغال زنان در بخش خدمات بیشتر از سایر بخشهای اقتصادی است. زنان در بخش خدمات ۶۱ درصد، در بخش صنعت ۲۵ درصد و در بخش کشاورزی ۱۴ درصد اشتغال را صاحب هستند.»
این گفتهء فیروزه صابر، رییس هیاتمدیرهء انجمن زنان مدیر کارآفرین است. صابر با استناد به آمار ارایه شده از سوی مرکز آمار ایران در سرشماری سال ۸۵ میگوید: «نرخ بیکاری در کل ۱۳ درصد است و در جامعهء زنان ۲۳ درصد و مردان ۱۱ درصد نرخ بیکاریشان اعلام شده است.»
به گفتهء او نرخ اشتغال در بخش صنعت ۳۲ درصد، در بخش خدمات ۵۰ درصد و در بخش کشاورزی ۱۸ درصد است و براساس آمار مردان در بخش صنعت ۳۳ درصد، در خدمات ۴۸ درصد و در کشاورزی ۱۹ درصد سهم اشتغال را دارا هستند.
صابر تاکید میکند: «۵۰ درصد دختران فارغالتحصیل دانشگاهها بیکار هستند. در چند سال اخیر نرخ حضور دختران در دانشگاه بیش از ۶۲ درصد است، این اتفاق یک خیزش تلقی میشود ولی واقعیت این است که منابع مالی صرف نیمی از جامعه میشود که ۵۰ درصد آنان بعد از فارغالتحصیلی بیکار میشوند. زنان باید به سطحی قابل قبول از مشارکت اجتماعی برسند.»
این پژوهشگر معتقد است دستیابی به مشارکت اجتماعی صرفا با درس خواندن میسر نیست: «در چین یک نفر کار میکند و دو نفر میخورند اما در جامعهء ما یک نفر کار میکند و چهار نفر میخورند، این نشان میدهد که وقتی نرخ اشتغال زنان به ۱۲ درصد نرسیده است، پس بیشتر آنان عناصر مصرفکنندهء جامعه هستند، وقتی جامعه مدرنتر میشود عناصر مصرفکننده، مصرفکنندهتر میشوند چون در سبد خانواده، محصولات بیشتری است.»
هیچ آماری از کارآفرینان کشور موجود نیست و فیروزه صابر به آمار کارفرمایان استناد میکند: «در کل ۷/۵ درصد مردان و زنان کارفرما (صاحب کسب و کار) هستند، مردان ۳/۶ درصد در جامعهء مردان و زنان ۵/۱ درصد جامعهء زنان شاغل را تشکیل میدهند. بیشترین آمار جامعهء زنان را نیز زنان شاغل و کارکنان فامیلی بدون مزد تشکیل میدهند که ۶/۳۲ درصد است.»
رییس هیاتمدیرهء انجمن زنان مدیر کارآفرین به تجربهء جهانی توسعهء کارآفرینی زنان اشاره میکند: «فرصتهای جدید کسب و کار برای کارآفرینان زن و مرد در برخی کشورهای غربی و خاورمیانه ایجاد شده است و به طور جدی فصلی از برنامهء توسعه و برنامهء سالانه را به کارآفرینی زنان اختصاص دادهاند. قابلیت آفرینی دیگر کوشش این کشورهاست که در عرصهء آموزش، مشاوره و تحقیق فضای جدیدی برای توانمندشدن و شکوفایی خلاقیت کارآفرینان زن به وجود آوردهاند. اتخاذ سیاست حمایتی مالی-اعتباری دیگر برنامهء این کشورهاست. با ایجاد شبکهء ملی، منطقهای و جهانی فرصت استفاده از علم و تجربهء توامان پدید میآید.»
براساس آخرین آمار بانک جهانی یک چهارم تا یک سوم شرکتهای ثبت شدهء تجاری دنیا، توسط زنان به ثبت رسیدهاند که به گفتهء صابر برخی از آنان تنها شرکتهای اسمی زنان هستند چون همسران آنان مدیران عامل چند شرکت مختلف هستند و از نظر حقوقی نمیتوانند مدیرعامل جدیدی باشند. همچنین ۳۰ درصد شرکتهای تازه تاسیس در سه سال اول تاسیس شکست خورده یا غیرفعال میشوند اما به هر حال مالکیت یک چهارم شرکتها با زنان است.
صابر میافزاید: «متوسط نرخ کارآفرینی در دنیا ۷۲/۷ درصد جمعیت زنان است که آمار قابل تاملی است. تعداد کارکنان زن در کسب و کارهای زنان در آمریکا بیش از کارکنان ۵۰۰ شرکت برتر آمریکاست و از نظر درآمد و تعداد کارکنان زن شاهد رشد هستیم.»نکتهای که صابر در این آمار بر آن تاکید دارد این است که در شرکتهایی که مالکیت آن با زنان است ۵۲ درصد کارکنان را زنان و ۴۸ درصد را مردان تشکیل میدهند اما در شرکتهای مردان ۳۸ درصد زن و۶۲ درصد کارمند مرد حضور دارند.
رشد کارآفرینی زنان در کشورهای عربی
در چند سال اخیر در کشورهای عربی رشد کارآفرینی زنان چشمگیر بوده است. در سال ۱۹۹۱ تعداد زنان کارآفرین بحرین ۱۳۲ نفر بوده ۵۵/۱ درصد جمعیت زنان شاغل بحرین) که اکنون ۵ برابر شده است. در لبنان نرخ رشد کارآفرینی – با توجه به شرایط جنگی – هر سال ۵/۲ درصد است.
در هریک از کشورهای مراکش و عربستان ۴۵ هزار کسب و کار مربوط به زنان به راه افتاد و در امارات تعداد زنان کارآفرین دو برابر شده است. این تحولات در سالهای اخیر رخ داده و حضور زنان در جامعه است.
او که در دانشگاه یزد و برای دانشجویان این استان سخنرانی میکرد نرخ بیکاری را در این استان ۳/۹ درصد اعلام کرده و ادامه میدهد: «نرخ بیکاری جوانان ردهء سنی ۱۰ تا ۲۴ سال استان یزد ۱۷ درصد است.
در استان یزد (که یک استانی صنعتی است) فرصتهای زیادی برای اشتغال و کارآفرینی وجود دارد اما بررسیهای انجام شده نشان میدهد که متاسفانه در استان یزد حضور زنان در عرصهء کارآفرینی کمرنگ است و باید انگیزهای برای ورود و حضور آنان ایجاد کنیم که نه تنها زنان به اشتغالزایی که به خویشفرمایی و ارایه کردن ایدههای خلاق در کسب و کار برسند.»صابر در تحقیق اخیرش ۵۰ زن کارآفرین را مورد مطالعه قرار داده، موانع و محدودیتهایشان را بررسی کرده است: «موانع عنوان شده را در سه بخش کلی میتوان برشمرد. موانع فردی که ناشی از محدودیتهای خانوادگی و کاستیهای علمی آنان است.
موانع سازمانی که ناشی از محیط درون کسب و کار است و موانع محیطی که متاثر از موقعیت فرهنگی زنان کارآفرین مورد مطالعه است. هیچکدام با وجود محدودیتهای جدی به خاطر کسب و کارشان در ایفای نقش و مسوولیت خویش در قبال خانواده کوتاهی نکردند و آسیبی به زندگیشان وارد نشد.»
او پیشنهاد میکند زوجهای فارغ التحصیل دانشگاهی که زندگی مشترک را با تفاهم آغاز میکنند میتوانند شرکای خوبی در کسب و کار باشند; در این مشارکت انرژی صرف توسعهء کسب و کار مشترک می شود.»صابر بر نقش دولت به عنوان بسترساز و تسهیلگر توسعهء کارآفرینی تاکید میکند: «دولت به هیچ وجه در اجرا نباید دخالت کند. دولت قیم نیست و مردم میتوانند خود وارد این عرصه شوند. دولت در بسترسازی و ترویج و توسعه کارآفرینی زنان نقشی بس موثر دارد.
این گزارش در روزنامه سرمایه منتشر شده است