آگاهی صنفی زنان، دستمزدهای نابرابر را کاهش میدهد،احمد آملی
بیش از ۴۰۰ تشکل غیردولتی حوزهء زنان در کشور تاکنون شناسایی شده است. صرفنظر از نوع نگاه و رویکرد این سازمانهای جنسیتی غیردولتی، حضور و مشارکت زنان طبقهء متوسط فرهنگی در سایر تشکلها نیز ملموس است، اما با مرور سازمانهای صنفی نقش مشارکت آنان کاملاً بیرنگ به نظر میآید. البته این مهم خاص کشور ما نبوده و اکثر کشورهای جهان سومی با این مساله مواجهاند.
سوالی که در این مورد مطرح است،آیا مشارکت زنان با توسعهیافتگی ارتباط دارد؟
کمیتهء صنفی زنان اتحادیهء اروپا به عنوان یکی از تشکلهای تاثیرگذار در بـرنـامهریزی، قانونگذاری و صدور آییننامههای اجرایی بیانگر آن است که سطح تکامل جامعه رابطهء معناداری با مشارکت زنان در سازمانهای صنفی دارد، اما نباید از چنین نتیجهای به این باور جبرانگارانه رسید که امکان مشارکت زنان نسبت به حقوق صنفی خویش مقدور نیست.
مطابق آخرین آمار ارایه شده حدود ۱۸ درصد نیروی فعال کشور (شناسایی شده) را زنان تشکیل میدهد (در اروپا این میزان ۴۶ درصد است)، اما عضویت آنان در سازمانهای صنفی اعم از کارگری، مهندسین، پزشکان و فرهنگیان به دو درصد هم نمیرسد که پیامدهای منفی آن دستمزد نابرابر و اخراج بدون ضابطه است.
اگر یک تشکل غیردولتی جنسیتی سازوکار حمایتی اجتماعی، فرهنگی و مدنی، محسوب میشود، سازمانهای صنفی در ثبات پایگاه اجتماعی زن تاثیر مطلوبی داشته که از تزلزل پایگاه اقتصادی و طـبقـاتی پیشگیری میکند. اگر تـشکلهای مردمی جنسیتی موجب تغییر (Change) کمی یا کیفی میشود، سـازمـانهـای صنفـی بـاعث تحول (Evolution) جامعه شده و پروسهء تحول را تسریع میکند.
سـازمانهای صنفی، فراجنسیتی هستند، لیکن هر صنفی به منظور کسب آگاهی از نیازهای زنان شاغل اعم از دستمزد، مرخصی، تامین اجتماعی و اخراج کمیتهء ویژهء بانوان را باید ایجاد کرده تا ضمن اطلاعرسانی از مشکلات و مطالبات، زمینهء مشارکت در هیات مدیرهء اصناف نیز آماده و آنان با آگاهی و تسلط در مدیریت صنفی فعالیت کنند.
البته برخی بر این باورند که تشکلهای صنفی جنسیتی در ایران از کارآیی بیشتری برخوردار است که در پی آن هر صنفی از طریق شبکهء (NetWork) ارتباطی با هم متصل و این شبکهها به سازمانهای صنفی فراجنسیتی بپیوندند.
ایراد این شکل از سازمانهای صنفی بسته شدن فضای ارتباطی و عدم امکان تسریع در تغییر نگرش جنسیتی خواهد بود.
سازمانها و تشکلهای غیردولتی مراکز تعامل فرهنگی، اجتماعی، مدنی و اقتصادی است، به همین لحاظ برخلاف دیدگاه رادیکال فمینیستها نباید تکیهء محض بر تجرید جنسیتی داشته و از شیوههای انضمامی پرهیز کرد. زیرا که مطالبات صنفی دارای مؤلفههای اساسی بوده که جنسیت از موارد خاص آن محسوب میشود.
حدود ۷۰ درصد جامعهء ایران وارد فاز مدرنیزه شده، به همین لحاظ ارتقای سطح آگاهی صنفی زنان کاملاً مهیا بوده و سازمانهای صنفی با آموزش تشکلپذیری آنان را تسریع خواهند کرد.
منبع :روزنامه سرمایه